نیستی ولی ...

خاطرات سال ۹۹

سلام ناردونه من  🎄 خیلی وقته نیستم نمیدونم از کجا شروع کنم ...  😔 از ادامه مطلب قبلی شروع میکنم : خوب ما خونه رو تجهیز کردیم و دادیم دست مستاجر از تاریخ 99/07/30  همون مهرماه بود که من سرکار بودم چن روزی با همکارا میدیدیم که رئیس واحد یه کت کتون میپوشن دو روز به رستم مونده بود که نگو ایشون علائم کرونا دارن و توجهی بهش نمیکنن و این شد که همه واحد رو حتی بیشتر نفرات شرکت رو آلوده کرده بودن بلاخره منم گرفتمو  🤒 به پدر شما و مامانی ( مادربزرگ مادری ) ، مادربزرگ پدری شما هم مبتلا شدن ... خیلی روزای سختی رو پشت سرگذاشتیم و همچنان هم عوارضش باهامونه  🤕 خوب از تیر ماه ۹۹ بگم براتون تولد آ...
27 دی 1399
1